دلنوشته و عکس

AvazeeQoo

 

 

 
ده سال بعد از حالِ این روزام

با کافه های بی تو در گیرم
گفتم جهانِ بی تو ینی مرگ
ده ساله رفتی و نمیمرم

ده سال بعد از حال این روزام
تو ، توو آغوشه یکی خوابی
من گفتم و دکتر موافق نیست!
تو بهتر از قرصای اعصابی

ده سال بعد از حال این روزام
من چهل سالم میشه و تنهام
با حوصله قرمز سفید آبی
رنگین کمون میسازم از قرصام

میترسم از هرچی که جا مونده
از ریمل با گریه هات جاری
از سایه روشن های بعد از من
از شوهری که دوستش داری

گرمِ هماغوشی و لبخندی
توو بستر بی تابتون تا صبح
تکلیف تنهاییم روشن بود
مثله چراغ خوابتوون تا صبح

یه عمر بعد از حال این روزام
یه پیرمردم توی یه کافه
بارون دلم میخواد هوا اما
مثه موهای دخترت صافه

 عکس/ مهدیه مدنی_photo by myself

 ده سال بعد از حالِ این روزام/حسین غیاثی/ دکلمه رضا پیربادیان

 

نظرات  (۱)

بسیار زیبا ولی در پس این زیبایی بسیار غمگین

خانومی سلام لطف میکنی شعر خاک من را با قلم زیباتون به نگارش در بیارید و احتمالا اشکالات زیادی هم دارد تصیح بفرمایید متشکرم.
پاسخ:
سپاسگذارم دوست گرامی
بابت تآخیر در جواب بسیار عذر میخوام
با کمال میل باعث افتخاره البته که شما خودتون استاد هستین